از درخت آموختم که
.
.
.
.
.
نه واقعا انتظار داری از یه درخت چیزی یا بگیرم؟!
من از استادم چیزی یاد نگرفتم اون وقت بیام از یه درخت چیز یاد بگیرم؟
تا چند روز پیش فک میکردم دوست دخترم فقط تَک پرِ خودمه،
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ولی یه روز که یواشکی تعقیبش کردم دیدم "منم یکی از اون11 تام
وقتی بچه بودم و یه چیزی می خواستم و پول نداشتیم بخریم بهم می گفتن: به بابات نگاه کن، اون بیچاره یه نفره!
حالا انگار که باباهای مردم سه نفر بودن! با یه همچین تدابیر پرورشی ای بزرگ شدم من!:|
ﺩﺧﺘــــﺮﻩ ﺍﻭﻣــﺪﻩ ﺍﺳﺘـــﺎﺗـﻮﺱ ﮔﺬﺍﺷﺘــﻪ:
ﻫــــــﻮﺭﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍ ﺑﺎﻻﺧــــــﺮﻩ ﺩﻭﺱ ﭘﺴــــﺮ ﭘﯿـــﺪﺍ ﮐــــﺮﺩﻡ
ﺣﺎﻻ ﺍﯾـﻦ ﺏ ﮐﻨــﺎﺭ ﺑـﺎﺑـﺎﺵ ﮐــﺎﻣﻨـﺖ ﺯﺩﻩ:ﻭﺍﯼ ﻣﺒﺎﺭﮐـﻪ ﻋﺴﯿﺴﻢ ﺑــﺎﻻﺧﺮﻩ ﻣﻮﻓﻖ ﺷـﺪﯼ
ﺩﺍﺩﺍﺵ ﺑﺰﺭﮔــﺶ : ﺁﺧﯿــﺶ ﺩﯾﮕﻪ ﺩﺍﺷﺘﯿــﻢ ﺍﺯ ﭼـﺲ ﻧﺎﻟــﻪ ﻫﺎﺕ ﺧﺴﺘــﻪ ﻣﯿﺸﯿﺪﯾــﻢ !!
ﻋﻤـــﻮﺵ:ﻫـﺮ ﻭﻗــﺖ ﻣﮑـــﺎﻥ ﺧﺎﺳﺘـــﯽ ﺭﻭ ﻣــﻦ ﺣﺴــﺎﺏ ﮐــﻦ !!
ﺍﻭﻧﻤﻮﻗـﻊ ﻣـﻦ یه دوسـت ﺩﺍﺷﺘــﻢ ﺑــﺎ ﺗﻠﻔــﻦ ﮐﺎﺭﺗــﯽ ﺑـﻪ ﻫـﻢ ﺯﻧــﮓ ﻣﯽ ﺯﺩﯾــﻢ
ﺑﺎﺑﺎﺵ ﻓﻬﻤﯿــﺪ ﺑـﺎ ﻧﯿﺴــﺎﻥ ﺍﺯ ﺭﻭﺵ ﺭﺩ ﺷـﺪ ﻗﻄــﻊ ﻧﺨــﺎﻉ ﺷُـــﺪ
ﺑــﺎﺑــﺎﯼ ﻣﻨـــﻢ ﺑــﺎ ﭼـﺎﻗﻮ ﮐﻤــﺮﻣﻮ ﺧــﻂ ﺧﻄــﯽ ﮐــﺮﺩ :|
اگر غذا رو هم میشد دانلود کرد
ما فوقِ فوقش یه املت رو میتونستیم دانلود کنیم
اونم بدون نون!
سرعت نتمون به کوبیده نمی رسید!
یه شعاری بود چند سال پیش مطرح شد :
“جهانی فکر کن محلی عمل کن”
الان نمونهش رانندگی این مردم : ماشینهای روز دنیا ، رانندگی به سبک شتر !:|
آدمی که همش پای اینترنتو وایبر و لاینه مریضه مریض ! به آدم مریض که روزه واجب نیست و من الله توفیق
امروز اومدم به pou غذا بدم، دیدم با اینکه گرسنشه اما غذا نمیخوره
میگه: نــع نــع نــع!
انقد اصرار کردم آخرش برگشت گفت: زبون نفهم من روزم چرا نمی فهمی؟:|
سالها پیش در یکی از مدارس، پسربچه ای به نام جعفرهمیشه
با لباسهای چرک در مدرسه حاضر میشدهیچکدام از معلمان او را
دوست نداشتند روزی خانم احمدی مادرش را به مدرسه خواندو
درباره وضعیت پسرش با وی صحبت کرد اما مادر بجای اصلاح فرزندش
تصمیم گرفت که به شهر دیگری مهاجرت کند، بیست سال بعد خانم احمدی
بعلت ناراحتی قلبی دربیمارستان بستری شد و تحت عمل جراحی قرار گرفت،
عمل خوب بود، هنگام به هوش آمدن، دکترجوان رعنایی را در مقابل خود دید
که به وی لبخند میزد میخواست از وی تشکرکند اما بعلت تأثیر
داروهای بیهوشی توان حرف زدن نداشت با دست به طرف دکتر اشاره میکرد
و لبان خود را به حرکت در می آورد انگار دارد تشکر میکند اما رنگ صورتش
در حال تغییر بود کم کم صورتش در حال کبود شدن بود تااینکه با کمال ناباوری
در مقابل دکتر جان باخت،دکتر ناباورانه و با تعجب ایستاده بود که چه اتفاقی
افتاده است،وقتی به عقب برگشت جعفر نظافتچی بیمارستان را دید که دوشاخه
دستگاه کنترل بیماران قلبی را درآورده و شارژر گوشی خود را به جای آن زده است،
نکنه یه موقع فکر کردین جعفر دکتر شده و از این حرفا ، نه بابا اون الاغ رو چه به این حرفا
باری را میبرد از خود بزرگتر . . .
.
.
.
.
منم اصن حال و حوصله ی لوس بازی و متحول شدن نداشتم
کشتمش
همینم مونده از مورچه پند بگیرم
والا:|
ﭼﻪ ﮐﻴﻔﯽ ﻣﻴﺪﻩ ﺗﻮ ﺑﺎﺭﻭﻥ ﺗﻮﯼ ﻳﻪ ﮐﻠﺒﻪ ﺟﻨﮕﻠﯽ ﺑﺎ همسرت ﮐﻨﺎﺭ ﺷﻮﻣﻴﻨﻪ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ...
...و
.
.
.
.
.
و ﺻﺪﺍﯼ ﺳﻮﺧﺘﻦ ﭼﻮﺏ ﺳﮑﻮﺕ ﺭﻭ ﺑﺸﮑﻨﻪ ولی بعد ﻳﻬﻮ ﻳﻪ ﺧﺮﺱ ﮔﻨﺪﻩ ﺑﻴﺎﺩ ﺗﻴﮑﻪ ﭘﺎﺭﺗﻮﻥ ﮐﻨﻪ
ﺗﻮﺕ ﻓﺮﻧﮕﯽ ﭼﻘﺪﺭ ﺑﺎﺷﺨﺼﯿﺘﻪ، ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻃﻌﻢ ﻭ ﻇﺎﻫﺮ ﺷﯿﮑﺶ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﺩﺭ ﺩﺳﺘﺮﺱ ﻋﻤﻮﻡ ﺭﺷﺪ ﻣﯿﮑﻨﻪ
آخرشم زیرش نوشته: بچه ها مازارتی جدیدم خوشگله؟
ﻣﯿﺪﻭﻧﯿﺪ ﭼﺮﺍ ﻻﮎ ﭘﺸﺖ ﻧﻤﺎﺯ ﻧﻤﯿﺨﻮﻧﻪ؟؟؟؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﭼﻮﻥ .ﻻﮎ ﺩﺍﺭﻩ ﻭ ﻭﺿﻮﺵ ﺑﺎﻃﻠﻪ!
ﺧﺪﺍﯾﯽ ﺍﻃﻼﻋﺎﺗﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﺬﺍﺭﻡ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭﺗﻮﻥ ﺭﻭ ﻫﻴﭽﻜﺲ ﺗﺎ
ﺁﺧﺮ ﻋﻤﺮﺗﻮﻧﻢ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭﺗﻮﻥ ﻧﻤﻴذﺍﺷﺖ .
ﻣﻦ ﺑﺮﻡ ﺑﻪ ﺍﻛﺘﺸﺎﻑ ﺑﻌﺪﻳﻢ ﺑﺮﺳﻢ
به سلامتی " سربازی " که لب مرز روو برجک داشت به عکس عشقش نگاه میکرد یهو دید ؛
"عشقش با عشق جدیدش میخوان قاچاقی از مرز رد بشن" ،
.
.
.
امون نداد زد جفتشونم جنازه کرد !!!
و ا ا الا . . .
سربازیه شوخی که نیس کم و زیاد کنی اضاف خدمت میخوری!
چقدر دوست دارم یکیو گیر بیارم
.
.
.
.
.
.
یه دل سیر دردو دل کنم باهاش و کل نگفته هامو بهش بگم
و بعد بندازمش زیر قطار بمیره تا حرفام جای دیگه درز نکنه.....
یه مطلب خوندم راجع به روشهای صحیح مسواک زدن
کلی توضیح داده بود بعد نوشته بود مسواک رو با “زاویه ۴۵ درجه ” روی دندونها بکشید !
من الان نقاله تو دهنمه ولی مسواکو نمیتونم حرکت بدم ، کمکم کنید … :))
قبلا پسره 10 سال میرفت زندان بر میگشت میدید دختره به پاش مونده .
دیروزم با هم تو پارک بودیم رفتم دستشویی اومدم
دیدم مخشو زدن بردنش
هیچی دیگه
منم از دم دستشویی دست یکی دیگه رو گرفتم
ادامه حرفامو به اون گفتم:)))
ﺯﯾﺮ ﺩﺳﺘﺎﺗﻮﻥُ ﺭﺍﺿﯽ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﯾﺪ !
ﯾﻪ ﻗﺎﻧﻮﻧﯽ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﻪ : ﯾﻪ ﺁﺑﺪﺍﺭﭼﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﻫﺎﺕ ﻗﻬﺮ ﻣﯿﮑﻨﻪ ، ﭼﺎﯾﯽﺗﻮ ﻗﻄﻊ ﻧﻤﯿﮑﻨﻪ ، ﺗﻮﺵ میش*اشه !